مجهولون فی الارض معروفون فی الاسماء

شهید گمنام، شهدا
مطالب آموزنده ، مسائل روز ، کلیپ و.....
طبقه بندی موضوعی

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سردار شهید حاج محمد ابراهیم همت» ثبت شده است

 

همت همت مجنون
حاجی صدای منو میشنوید
همت همت مجنون
مجنون جان به گوشم
حاج همت اوضاع خیلی خرابه برادر
محاصره تنگ تر شده ...
اسیرامون خیلی زیاد شدند اخوی....
خواهرا و برادرا را دارند قیچی می کنند ....
اینجا شیاطین مدام شیمیایی می زنند....
خیلی برادر به بچه ها تذکر می دیم ولی انگار دیگه اثری نداره ...
عامل خفه کننده دیگه بوی گیاه نمی ده، بوی گناه می ده ...
همــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت جان

فکر نمی کنم حتی هنوز نیمه ی راهم باشیم ....
حاجی اینجا به خواهرا همش میگیم پر چادرتون رو حائل کنید تا بوی گناه مشامتونو اذیت نکنه
ولی کو اخوی گوش شنوا...
حاجی برادرامونم اوضاعشون خرابه.......
همش می گیم برادر نگاهت برادر نگاهت ....
حاجی این ترکش های نگاه برادرا فقط قلبو میزنه
کمک می خوایم حاجی .......
به بچه های اونجا بگو کمکــــــــــــــــــــــــــــــ برسونند

داری صدا رو.......
همت همت مجنون.......




دل نوشت: آره داداشا و خواهرای گلم، حکایت ما الان اینه، ولی کار ما از بیسیم زدن گذشته، کاش یه تیکه سیم می موند باش سیم خودمونو وصل کنیم به شهدا ولی افسوس که همه رو خودمون قطع کردیم.
ولی بازم امیدمون به خودشونه.
انشالله دستمونو بگیرن.


 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۳ ، ۱۸:۴۷
سعید کبورانی


سردار خیبر محمد ابراهیم همت

آیا میتوانید این مسأله را حل کنید؟؟

در طول دوماه جنگ تقریبا 17500 کیلومتر مربع از خاک کشورمان اشغال شد

در طول هشت سال دفاع مقدس تقریبا 213250 نفر شهید شدند

در بدن انسان سالم تقریبا 5/5 نیم لیتر خون وجود دارد

مساحت کف دست انسان تقریبا 76 سانتی متر مربع است

حال حساب کنید :

برای پس گرفتن هر وجب این خاک چقدر خون ریخته شده ؟؟؟؟

جواب: برای هر وجب خاک ایران ، تقریبا 51 قطره خون شهید داده شده .

بقیه ش به عهدهی خودتون که حسابش کیند اگر براتون مهم باشه؟

والبته بماند اون دسته از زخمیها و وعده ای که جانبازان ومفقودالاثر شدند که خون

گرمشان در مناظق جنگی بوی تازگی میدهد

حال !!!!

(ما شرمنده شهداییم ؟؟؟ یا مدیون شهدا ؟؟؟ چرا؟؟؟)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۳ ، ۱۶:۴۳
سعید کبورانی


به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»، حسین شریعتمداری خاطره ی خود از این سفر زیارتی که در مستند سردار خیبر به تصویر کشیده شد، اینگونه روایت می کند: از آنجا که در بین آنها، همّت سابقه ی کار فرهنگی بیشتری داشت و اصلاً قبل از نظامی بودن، یک عنصر فرهنگی و مبلّغ انقلاب بود، نقش مغز متفکر جمع ما را به عهده گرفت.

اولین اقدام همّت، پیدا کردن چند نفر مترجم و افراد مسلط به زبان های عربی و انگلیسی در بین حجاج ایرانی بود.

او اصرار زیادی داشت که ما باید با استفاده از این مترجمین، به صورت کتبی و شفاهی، پیام معنوی انقلابمان را به حاجیانی که از چهار گوشه ی دنیا به عربستان آمده بودند، ابلاغ کنیم. علی رغم آنکه اکثر اعضای کاروان ما بچه های پرشور سپاهی بودند، ولی متوسّلیان، همّت و شهبازی، اصلاً عالم دیگری داشتند.

حاج همّت دو تا ورقه ی لوله شده در دست خود داشت. احتمالاً در آنها ترجمه ی پیام امام برای خواندن در مراسم نوشته شده بود

یکی از مامورین پلیس سعودی جلو آمد و دفعتاً این اوراق را از دست حاجی قاپ زد! حاج همّت هم بلافاصله مچ دست پلیس سعودی را چسبید و چنان فشاری به آن وارد کرد که رنگ از روی مامور پرید؛ انگشتانش بی اختیار از هم باز شد و حاجی، ورقه ها را از دست او بیرون کشید... نوعی از شجاعت و پردلی حساب شده و معقول در حاج همّت بود... چیزی که از زندگی حاج همّت، حاج احمد و حاج محمود شهبازی دیدم، این بود که آنها از ابتدا رسالت خودشان را احساس کرده بودند

اینان خوب می دانستند چه کار می کنند. ما به چیزهای دم دستی مشغول بودیم و آنها کفش تکلّف را از پایشان درآورده بودند. سرانجام وقتی در نیمه شب هجدهم مهر به ایران رسیدیم، هرکدام جز یک ساک دستی کوچک، بار و بنه ی دیگری نداشتیم.

در محل گمرک فرودگاه مهرآباد، وقتی مامور کنترل اثاث حجّاج، ساک های ما را وارسی می کرد، با دیدن آنها گفت: پس بقیه ی اثاث شما کجاست؟ گفتیم: بقیه ندارد! نگاه کنجکاوی به صورت ما انداخت و در حالی که سرش را تکان می داد، پرسید: سپاهی هستید؟! گفتیم: بلی!

سفر حج و تجارب ارزشمند حاصل از این سیاحت معنوی، پیوند عمیقی در میان حاج احمد، حاج همّت و حاج محمود شهبازی به وجود آورد؛ الفتی مستحکم که به فاصله ای کوتاه پس از این سفر، زمینه ساز همکاری و رزم مشترک آن سه در حساس ترین برهه های دفاع مقدس گردید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۳ ، ۱۹:۱۱
سعید کبورانی

 
بعد از شما دیگر شهرمان بوی خدا نمی دهد...!!
خیابان هایمان را به نام شما زینت دادیم..

ولــــــــی...!!!
آنقدر خیابان ها پر شده از دختران بزک کرده و پسران شبیه دختران...


که دیگر یاذمان رفته رشادت های شما را..!!


شهید همت یادت هست که در وصیت نامه ات نوشتی...
مجالس روضه را ترک نکنید..
ولی وقتی هر پنجشنبه میریم جلسات هفتگی روضه...
بعضی ها به ما میگن شما افسرده هستید...
بعضی ها به ما میگن شما عقب افتاده اید از دنیا..!!

امـــــــــــا..!!
وقتی چند کوچه پایین تر وقتی صدای ساز و آواز و رقص میاد...
میگویند اینها جوانند..!!بگذارید جوانی بکنند..!!

برادر شهیدم دیگر همه چیز فرق کرده..!!
وقتی بعضی ها از شما فاصلـــــــــــــــه گرفتند..!!
اینگونه شد کــــــــــــــــــــه..!!

پرچم یا حسین بر روی خانه ها را جمع کردیم...
و به جای آن دیش ماهواره گذاشتیم..!!
و هر روز شبکه های فارسی زبان را رصد میکنیم که نکنه...
شبکه جدیدی آمده و از دستمان برود..!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۳ ، ۰۲:۵۹
سعید کبورانی

حاج همت هفت روز در جزایر نخوابید "تا حرف اقاش زمین نمونه "

الان نائب امام زمان اسم جنگ برده جنگ نرم اگر دغدغه نداری بدان بسیجی نیستی

افسران - حاج همت هفت روز در جزایر نخوابید
وقتی حاج همت رجز میخواند برای رزمندگان و میگفت :بچه ها بجنگید اگر نجنگید دشمنان خواهند امد وهمه چیزمان را خواهند گرفت "وقتی که یاد این حرف حاج همت میفتم "یاد قطع نا 598میفتم که امدند وهمه چیز مان را گرفتند یاد عهد نامه ننگین سعد اباد میفتم که امدند پلمپ کردند "یاد نرمش قهرمانانه ایی میفتم که تبدیلش به تعلیق غنی سازی 20درصد شد "یاد تهاجم فرهنگی دشمن میفتم که اوضاع فرهنگیمان اینگونه شده است "یاد ان لحظه ایی میکنم که نظریه پرداز اسرائیلی میگوید دیری نمیپاید که ما در خانه های شما خواهیم امد "یاد ان لحظه ایی میکیفتم که اگر ما نجنگیم "وکم کار بگذاریم دشمنان خواهند امد وهمه چیزمان را میگیرند ان وقت مرگ برای ما جایز است .
هیهات منه الذله اگر شعار ماست "پس بجنگید راه پیشرفت در مبارزه ویقه گیری ظالمان است "بچه ها بجنگید هر کسی به یک نوع :با وبلاگ زدن با طراحی با کارهای فرهنگی با
هزاران کار متنوع "بجنگید تا پشیمان نشویم "به قول حاج همت حاشا بسیجی میدان را
خالی کند "ما باید پرچم اسلام را در انتهای افق بر زمین بکوبیم.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۳ ، ۰۲:۴۹
سعید کبورانی