آفتاب همّت(شهادت حاج محمد ابراهیم همّت)
روزی که بچه های گردان به عملیات رفته بودند، عده ای در آسایشگاه بودند که حاج همّت وارد آسایشگاه شد و بر پا داده و همه را به خط کرد و گفت که باید مهمات بار بزنیم و امکان دارد که این کار تا صبح طول بکشد. بچه ها چون حاجی را نمی شناختند، شروع به غرغر کردند. ولی حاجی با ایجاد روحیه و با اخلاق خوش، به بچه ها کمک کرد تا مهمات را بار بزنند. گاهی که بچه ها خسته می شدند و دست از کار می کشیدند، حاجی آن ها را تشویق می کرد و دل گرمی می داد. به این ترتیب، تا صبح سه کانتینر مهمات بار زده شد. بعد از چند مدت، زمانی که حاج همّت در مقر تیپ سخن رانی می کرد، تمام بچه ها از این که متوجه شدند شخص ناشناسی که آن شب همراه آنان در حمل مهمات ها کمک می کرده، همان حاج همّت، فرمانده لشکرشان بوده، شرمنده شدند و به تواضع بی کران او آفرین گفتند.
انچه که باید یادآوری نمود این است که ستاد فرهنگی دولت فقط ارشاد نیست؛ به نظر می رسد دغدغه های رهبری شامل سایر بخش های دیگر دولت از جمله وزرات علوم و آموزش و پرورش هم می شود.
|
گزارش سرویس فرهنگ و جامعه عصرامروز سخنان رهبر فرزانه انقلاب در
جمع هیات دولت درباب مسائل فرهنگی با بازتابهای گوناگونی در رسانه های خارجی معاند
مواجه شده است.
بنا بر این گزارش رادیو فردا در گزارشی پس از سخنان رهبر
معظم انقلاب در افطاری هیات دولت گفت: آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، در
دیداری غیر منتظره با هیات دولت، نسبت به سیاستهای فرهنگی و وضعیت فرهنگ،
هشدارداد.
این رادیو در ادامه افزود: همزمان یکی از مسوولان وب سایت
مشرق نیوز، نزدیک به اصولگرایان، در اکانت توییتر خود نوشت که رهبر جمهوری
اسلامی بعد از سلام و علیک با علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، خطاب به وی
گفت: "ما با شما خیلی حرف داریم؛ حرفهای جدی هم داریم".
این رادیو، در
ادامه فضا سازی و کاهش دغدغه های رهبری معظم انقلاب به سطح دعواهای جناحی افزود: از
سوی دیگر این دیدار همزمان شده با مذاکرات هستهای میان ایران و اعضای گروه ۱+۵ از
سویی و شدت گرفتن انتقادهای اصولگرایان از عملکرد فرهنگی دولت روحانی از سوی دیگر؛
مسالهای که مورد اشاره آیتالله خامنهای نیز قرار گرفت.
این رادیو افزود:
سخنان آیتالله خامنهای درباره سیاستهای فرهنگی دولت و هشدار نسبت به تغییر و یا
اشتباه در آنها، در حالی بیان میشود که طی ماههای گذشته انتقادهای اصولگرایان
از این مساله افزایش یافته. بخش بزرگی از اصولگرایان طی ماههای گذشته بیش از
آنکه به بحث مذاکرات هستهای بپردازند، مشغول انتقاد از سیاستهای فرهنگی دولت
روحانی هستند.
به گزارش عصر امروز رسانه های خارجی می کوشند، انتقادهای
وارد به ارشاد را در دعوای اصولگرا - اصلاح طلب خلاصه کنند و به تبع آن دغدغه های
رهبری را در سطح این دعواها تنزل دهند. در حالیکه باید یادآور شد که مطالبات رهبری
همانطور که رییس جمهور هم اشاره کردند مطالباتی در تراز فرهنگ نظام اسلامی
است.
مسولان ارشاد در توجیه عملکرد خود به انتصابهای این وزارتخانه استناد
می کنند. در حالیکه انتصابهای این وزارتخانه ظاهرا ردگم کنی است؛ چرا که لایه های
تصمیم گیر و متنفذ این وزراتخانه هستند که سیاستهای ناصحیح ارشاد را پی می
گیرند.
آنچه که باید یادآوری نمود این است که ستاد فرهنگی دولت فقط ارشاد
نیست؛ به نظر می رسد دغدغه های رهبری شامل سایر بخش های دیگر دولت از جمله وزرات
علوم و آموزش و پرورش هم می شود.
به نظر می رسد ضعف دولت در دیپلماسی
فرهنگی به ویژه مصداق بارز آن یعنی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی که عملا در دولت
جدید بیشترین کم تحرکی در دوران خود را طی می کند، نیز یکی دیگر از مطالبات جذی
ایشان می باشد.
باید گفت در این سازمان علاوه بر ضعف در عملکرد، به کارگیری
چهره های نزدیک به اصلاح طلبان در پستهای حساسی مانند معاون فرهنگی، پژوهشی، اداره
کل همکاریهای فرهنگی و برخی موسسات آن با توجه به اینکه اولویت این افراد به هیچ
عنوان دغدغه فرهنگی نظام نیست قابل تامل می باشد.
منبع:www.asremrooz.ir
به گزارش سراج24، تقی دژاکام در آخرین به روز رسانی وبلاگ «آب و آتش» به یکی از سخنرانیهای تکاندهنده حاج آقا مجتبی تهرانی «رضوان الله تعالی علیه» در شب قدر اشاره کرده و نوشته است: در شب قدر سوم در سال (13بهمن) 1375، حاج آقا مجتبی بر خلاف رویه شبهای قدر، موضوعی غیر توبه و دعا و ... مطرح کرد و بحث، مانند روال چهارشنبهشبهای سال بود. موضوع آن بحث هم «آداب مهمانداری و ضیافت در اسلام» بود. بحث با مثالهای زیادی از روایات معصومین(ع) همراه بود، اما در انتهای بحث و قبل از ذکر مصیبت، موضوع، شفافیت و معنای دیگری گرفت به گونهای که حلاوت آن جلسه هنوز که هنوز است با کسانی که آن شب در آنجا بودند، همراه است.
توضیح اینکه در ویرایش اظهارات ایشان، تکیه کلامها و تکرار کلمات را حذف کردهام اما تلاش کردم که به هیچ وجه کوچکترین تغییری در فحوای کلام ایشان ندهم:
زشت است از میزبان بپرسی چی با خودت آوردهای
آنچه امشب نظر مرا جلب کرد، این بود که ما در اسلام، آداب زیاد و احکامی داریم که نمیخواهم وارد آنها بشوم. یکی از این آداب، «ادب ضیافت» و روش رفتاری در باب مهمانداری است. ما درباره «ضیافت» و «مهمانداری» روایات بسیار داریم. یک دسته از روایات، جنبه عمومی دارد، یعنی نسبت به اصل مهمانداری و پذیرایی انسان از مهمان به طور مطلق است. یک دسته از روایات هم، خصوصیات مهمانداری را مطرح میکنند.
از جمله روایاتی که این موضوع را به طور مطلق مطرح میکند، روایتی است از امام صادق «صلوات الله علیه» که حضرت میفرمایند: مکارم(آن چیزهای پسندیده از نظر روش رفتاری)، ده چیز است. بعد میفرماید اولش: أحَدُها اِقراءُ الضّیف. «اقراء» یعنی «خوب پذیرایی کردن» از مهمان. این را به طور مطلق میفرمایند، اما چگونگی درش نیست.
در روایت دیگری هست از امام صادق«صلوات الله علیه» که در آنجا همین «اقراء الضیف» را مطرح میفرمایند. بعد میفرمایند: وَ أقراءُ الضّیف واجباتٌ فی السُنَّة. یعنی خوب پذیرایی کردن از مهمان در روش رفتاری پیغمبر اکرم چیزی حتمی بوده است.
بعد یک دسته روایات داریم که خصوصیاتش را مطرح میکند. من یکی دو خصوصیتش را عرض میکنم تا بعد وارد مطلب اصلی بشوم.
اول: ما روایاتی داریم که در آنها، از نظر خصوصیت مهمانداری، مطرح میکند که وقتی مهمان بر انسان وارد میشود و انسان میخواهد پذیرایی کند، از او سؤال نکند که مثلاً چه خوردهای؟ سؤال کند که چه میل داری؟ امثال این حرفها. بلکه به تعبیر ما آنچه را که در توان دارد برای مهمانش بیاورد. یک دسته از روایات، این معنا را مطرح میکند . من یک بخشش را میخوانم:
از امام صادق «صلوات الله علیه» است، حضرت فرمود: لا تَقُل لِاَخیکَ اِذا دَخَلَ عَلَیک (به برادر مؤمنت آنگاه که بر تو وارد شد، نگو) أکَلْتَ الیَومَ شَیئاً؟ (امروز چیزی خوردهای یا نه؟) وَ لکنْ قَرِّب اِلیهِ ما عِندَک.(یعنی بیاور برایش آنچه در اختیار داری)، فَاِنَّ الجَوادَ کُلُّ الجَواد مَنْ بَذَلَ ما عِندَهُ. (شخص سخی، اهل جود، روشش این است که آنچه را که در اختیار دارد، بذل میکند به مهمانش).
یک دسته از روایات – روایات متعدده هم هست - مضمونش این است که مهمان که بر انسان وارد میشود و انسان که میخواهد از او پذیرایی کند، اصرار به او بکند که از آنچه که برایش آورده مصرف کند. حتی در روایات متعدده داریم یکی از نشانههایی را که انسان میتواند کشف کند مهمان، میزبانش را دوست دارد، این است که هر چه بیشتر مصرف کند، کاشف از این است که بیشتر به میزبانش علاقهمند است.
من این را در روایات متعدده دیدم. تعبیرات عجیبی درش بود. در یک روایتی دیدم که امام صادق «صلوات الله علیه»، میخواستند به یک سفری بروند. همان هنگام مهمان بر ایشان وارد شد. حضرت تأمل کردند، پذیرایی کردند. بعد، مهمانها چون دیدند حضرت در آستانه سفر است، به اصطلاح یک مقدار در غذا خوردن و امثال اینها کوتاه آمدند. حضرت گفتند: نمیشود و اصرار کردند. یک مقدار دیگر مصرف کردند، باز گفتند: نمیشود و شروع کردند اصرار کردن به اینکه از غذاها مصرف کنند.
روایت از امام صادق «صلوات الله علیه» است. هشام بن سالم نقل میکند که حضرت به شخصی فرمودند که: أما عَلِمْتَ أنَّهُ یُعرَفُ الرَّجُلِ أخاهُ (آیا این را نمیدانی که شناسایی میشود دوستی رجل نسبت به برادرش) بِکَثرَةِ أکْلِهِ عِندَهُ؟ (به اینکه وقتی پیش او هست، زیاد مصرف کند از آنچه برای او آورده؟)
در آداب مهمانی ما خیلی روایات داریم. مِن جمله، یک روایتی است از موسی بن جعفر«صلوات الله علیه» که مهمانهایی برایشان وارد شده بودند. بعد خواستند از منزل حضرت بیرون بروند. اینها به اصطلاح ما میخواستند توشههایی که همراه داشتند را، اینها را ببرند. دیدند حضرت، اصلاً به غلامانش دستور نمیدهد که کمک کنند به اینها. رو کردند به حضرت، عرض کردند که چه میشود شما به این غلامهایتان بگویید که ما را کمک کنند؟ حضرت فرمودند برای اینکه شما میخواهید بروید. من در رفتن شما کمک نمیکنم. یعنی من دلم میخواهد اینجا بمانید، از اینجا بیرون نروید. هر چه پیش من باشید و من بیشتر از شما پذیرایی کنم، خوشحالترم.
در یک روایت دارد وقتی دیگر مهمان تصمیم گرفت حتماً برود، دارد شخصی (ظاهراً عبدالله بن ابی یعفور است) میگوید: خدمت امام صادق «علیه السلام» بودم.. حضرت رفت، بدرقه کرد تا دم در مهمانهاشان را، تا دم در مشایعت کرد.
اینها نمونهای از آداب ضیافت بود که ما داریم. اینها در ذهن من بود. اینکه عرض کردم یکمرتبه ذهن من به این موضوع برگشت این بود. عین واقعش را میگویم. یکمرتبه به ذهن من یک جملهای آمد از فرمایش پیغمبر اکرم و آن خطبهای که حضرت خواندند بر طبق روایتی که از امام هشتم «علیه السلام» از آبای گرامشان از علی «علیه السلام» است. این جمله: شَهْرٌ دُعیتُم الی ضیافَة الله.
امشب این به ذهن من آمد. فکر کردم دیدم به اینکه مثل اینکه ما امشب داریم میرویم مهمانی. همهمان که راه افتادیم آمدیم اینجا، همه ما آمدهایم مهمانی. ماه رمضان ماهی است که شماها دعوت شدهاید به مهمانی خدا: شَهْرٌ دُعیتُم الی ضیافَة الله.
به حسب ظاهر هم مسجد داریم میآییم. مسجد خانه خداست. من در یک کدام از روایات فراوانی که در باب ضیافت آمده است ندیدم که آداب ضیافت و مهمانداری مربوط باشد به مهمانی که از قبل دعوت شده باشد. من اصلاً ندیدم. به تعبیر ما طلبهها، مطلق است. لذا از نظر شرعی هم بخواهیم فتوا بدهیم، میگوییم چه مهمانی باشد که دعوت قبلی داشته باشد یا نداشته باشد؛ این آداب مربوط است به همه مهمانها.
ماه مبارک رمضان ماهی است که همه دعوت شدهاند به سر خوان الهی، سفره خدا پهن است.
یک صحبت در این است که آنچه خدا برای مهمانهایش در این ماه مهیا کرده است چیست؟ اول ِهمین خطبه، این را بیان میکند: ایُّها النّاس! قَد أقْبَلَ اِلَیکُم شَهرُ اللهِ (سه تا غذا:) بِالبَرَکَةِ وَالرَّحْمَةِ وَ المَغْفِرَةِ. خوان الهی گسترده است. مواد غذایی: برکت است، رحمت است، مغفرت است. فکر کنم غیر از این هم ما چیزی احتیاج؟ نداریم.
در باب مهمانداری، [آیا] میشود که خدا آداب مهمانداری را بیاموزد، بعد خودش عمل نکند؟ این یک مسئلهای است امشب در ذهن من افتاده. بعد، نعوذ بالله نعوذ بالله خودش آنجور پذیرایی نکند؟ مسلْم اینطور نیست. خداوند از همه مهماندارها، بهتر مهمانداری میکند. این عقیده من است. یعنی بنده اعتقادم این است، امشب هم که آمدم خدا را شاهد میگیرم به اینکه ما که آمدیم اینجا جمع شدیم و به دعوت الهی (حالا اگر این دعوت هم برای ما نبوده، آقا! بی دعوت آمدهایم. دیگه بالاتر از این نیستش که!) این دعوت مال اولیائش! ما، بی دعوت آمدهایم تو خانهات. وارد شدهایم، نشستهایم. آداب مهمانداری چی اقتضا میکند؟!
[آیا] آداب مهمانداری این است که از ما بپرسی چیزی خوردی یا نه؟ تو قبلاً عمل صالح داشتی یا نه؟ جاش نیست دیگه اینجا. تو روایت داشت زشت است اصلاً این سؤال. بلکه خدا آنچه دارد باید امشب تو سفره ما بگذارد. تو روایت دارد. الجود، چی؟ کمال الجود این است اصلاً. به اینکه بذل کند آنچه را که چی؟ در اختیارش دارد. تو روایت این را داشت. جای سؤال نیست اصلاً. بلکه خدا باید اصرار کند که بخورید این غذاها را. و خداوند هر چه بیشتر ازش بخواهیم امشب، بیشتر ماها را دوست میدارد. تو روایات اینجوری دارد. میزبان اینجوری است. یک میزبان کریم، آن میزبانی است که مهمانش هر چه بخواهد مصرف کند، در اختیار بگذارد و خوشحال بشود. و این کشف از محبت میزبان به میهمان است. تو روایت این را دارد.
از آنطرف خدا اصلاً مایل نیست ما از سر این سفره بلند بشویم. این روایت این را میگوید. اگر هم خواستیم خودمان برویم، خدا باید تا در دم مسجد بیاید دنبالمان، بدرقهمان کند. آداب مهمانداری این را میگوید.
خدا ادب کرد پیغمبر را به آداب خودش، او علی را، و او چی؟ معصومین را. بعد اینها را به ما آموختند. نعوذ بالله به اینکه خودش دعوت بکند یا نکند، مهمان پیدا کند، بعد این رفتار را با او نداشته باشد؟ اصلاً نیست چنین مطلبی.
و اما راجع به موادش. مسئله برکت و رحمت و مغفرت بی نهایت است. ماها اگر پذیرایی کنیم از مهمانهامان، پذیرایی ما محدود است، ولی مال خداوند، اینها همه بی نهایت است.
در یک روایتی دیدم که داشت حضرت فرمود: ما ظَنُّکَ بِالتَّوابِ الرَّحیم الّذی یَتوبُ علی مَن یُعادیهِ؟ تو گمانت چیست به آن موجودی که توبهپذیر است و با رحمت است که توبههای کسانی که باهاش بد کردند را هم میپذیرد؟...
امشب همه ما دست خالی آمدهایم و میخواهیم دست پر برویم...
منبع:مشرق
به گزارش سراج24 به نقل از قاصد نیوز از همان ابتدای موج راه اندازی دانشگاه های غیردولتی در دهه هفتاد، یکی از دغدغه های جاری در شیوه عملکرد این مراکز، به حاشیه رانده شدن مسائل فرهنگی و کم توجهی مسئولان امر این دانشگاه ها به این مهم بوده است.
در شهر مشهد قریب به 20 دانشگاه غیرانتفاعی و 50 مرکز علمی کاربردی درحال فعالیت هستند که دانشجویان این مراکز نزدیک به یک سوم جمعیت دانشجویان مشهد را شامل می شوند.
* * *
چندی پیش جمعی از دانشجویان دغدغه مند و ارزشی دانشگاه خیام مشهد با پیگیری های متعدد و مختلف فردی، جمعی، ساختاری و قانونی خواستار توجه و پاسخگویی مسئولان دانشگاه نسبت به وقایع و جریانات فرهنگی در این مرکز شدند.
نمازخانه دانشگاه خیام
نمازخانه دانشگاه خیام
نمازخانه دانشگاه خیام
دانشگاه خیام مشهد
دانشگاه خیام مشهد
دانشگاه خیام مشهد
تریای مختلط دانشگاه خیام مشهد
دانشگاه خیام مشهد
اما پس از اینکه متاسفانه در این موضوع با کمترین استقبالی مواجه شدند، اقدام به برگزاری تجمع اعتراضی نمودند. در این تجمع علاوه بر دانشجویان، جمعی از دانش آموزان و مسئولان مدرسه عالی شهید مطهری و مجتمع آموزشی دخترانه مشکات که در مجاورت این دانشگاه مشغول به تحصیل و تدریس هستند حضور و مراتب اعتراض خود را نسبت وضعیت فرهنگی این دانشگاه اعلام و بیانیه ای را صادر نمودند.
قاصدنیوز تاکید می کند که ایجاد ساختار منطقی و پویا برای اخذ تصمیمات فرهنگی، انتصاب مدیران فرهنگی شایسته و معتقد و متلزم به مبانی اسلام و انقلاب اسلامی، توجه به حضور موثر تشکل های فرهنگی و مذهبی از جمله بدیهی ترین وظایف مدیران این مراکز در عرصه فرهنگ می باشد.
این پایگاه خبری آمادگی خود را برای ارائه پاسخ مسئولان این دانشگاه اعلام می دارد.
منبع:seraj24.ir
گروهی از کاربران اینترنت در اقدامی جالب نشان داده اند که سریال هفت سنگ که سریال ماه رمضانی شبکه سوم است، کپی برابر اصل سریال آمریکایی خانواده مدرن است.
منبع:seraj24.ir
زمانی که به دهه آخر ماه مبارک رمضان نزدیک می شویم و به یاد شب قدر می افتیم و آیات سوره قدر را مرور می کنیم، بار دیگر با پرسش هر ساله خداوند از انسان روبرو می شویم که: تو چه دانی که شب قدر چیست؟ شاید به جرئت بتوان گفت که این پرسش آسمانی ترین پرسشهای قرآن کریم باشد که تا ابد پاسخ می طلبد و انسان را به تفکر در باب غیب وامی دارد. چقدر ساده لوحی است که تصور شود که پاسخ این پرسش روشن است و خداوند خود در ادامه آیه پاسخ آن را واضح ساخته است.
از دل این پرسش خداوند پرسشهای بسیار دیگری متولد شده اند که آنها نیز پاسخ می طلبند. معنای محصل قدر و تقدیر و شب قدر و فرود آمدن فرشتگان و روح در این شب چیست؟ از دیر زمان عالمان مسلمان در پی پاسخ به این پرسشها زحمات بسیاری متحمل شده اند. اما تا چه حد موفق شده اند که به پاسخی قانع کننده برسند جای تامل دارد. برای آشنایی بیشتر خوانندگان به برخی از این پرسش و پاسخها که ممکن است در این ایام برای هر کسی پیش آید می پردازیم:
شب قدر چیست؟
شب قدر بر طبق بیان قرآن کریم نامی است برای شبی که در آن قرآن کریم بر پیامبر عظیم الشان نازل شد و عالم معنای بی نهایت آنقدر فرود آمد تا توانست پا به عرصه عالم این جهانی با نهایت گذاشت و با آن پیوند خورد. خداوند در سوره قدر می فرماید: إِنَّا أَنزَلْنَهُ فى لَیْلَةِ الْقَدْرِ ، ما این قرآن را در شب قدر نازل کردیم.
چرا شب قدر را احیا می کنیم؟
لیلة القدر شب نزول کاملترین کتاب آسمانی یعنی قرآن است پس باید آن شب را احیاء نمود تا از فیض و برکات معنوی و بی حد و حصر نزول کلام خدا بر آسمان دنیا برخوردار شویم و آن را بر سر نهیم و زیر سایه قرآن با توسل به ائمه (س) از خدا طلب آمرزش و مغفرت نموده و آیات نورانی آن را دائما در اندیشه و فکر خود داشته و در آن شب عزیز با حالت خضوع و خشوع تصمیم بگیریم دستورات عالیه آن را واقعا در زندگانی با تمام روح و روان خود عملا پیاده کنیم.
شب قدر؛ شبی است که گفته شده عبادت در آن شب اگر خالصانه باشد برابر است با بیش از سی هزار شب.
شب قدر؛ شبی است که اگر بیدار بمانیم طاعتی افزون تر از شب های دیگر بنماییم، و در آن هنگام فرشتگان فوج فوج تا صبح بر مومنین و مومنات در حال عبادت سلام و درود و رحمت می فرستند و خود شاهد و ناظر رکوع و سجود متواضعانه اشرف مخلوقات هستند تا بدینوسیله اشرفیت و خلیفه اللهی انسان بر فرشتگان تفسیر گردد و رمز سجده ملائک در برابر آدم را بیابند.
شب قدر؛ شبی است که آدمی راه طولانی سیرالی الله را یکشبه طی می نماید و در این شب آدمی بهتر می تواند به تهذیب نفس بپردازد چرا که در این شب شیاطین در اسارتند وانسانها از شر وسوسه های او تا صبح در امانند مگر اینکه انسان خود نعوذ با ا لله با اعمال نا شایست درآن شب بند از پای شیطان باز نهد.
شب قدر؛ شبی است که مقدرات یکساله هر انسان و سرنوشت همه موجودات جهان در آن رقم زده می شود.
شب قدر؛ شبی است که حضرت مهدی(عج) مقدرات یکساله هر انسانی را به امضاء می رساند وشب شناخت آن انسان عظیم الشان، «امام عصر» است وشب قدر انسان کامل است.
شب قدر؛ شبی است که لیله الاسراء ومعراج رسول الله در آن واقع شده است.
شب قدر؛ شبی است که اگر نبود ونیامده بود شب تیره، بد بختی انسان به پایان نمی رسید و بامداد، نیک بختی او طلوع نمی کرد، و از بند اسارت اقویا و استعمار گران آزاد نمی گشت.
حال با این تفاضیل آیا شایسته است که انسان مسلمان خود را از برکات و فیوضات چنین شبی محروم سازد! لذا بر هر مسلمان پاس داشت واحیاءاین شب ضروری می نماید.
چرا «قـــدر»؟
گفته شده است که شب قدر را از آن رو «قدر» نامیده اند که خداى تعالى در آن شب حوادث را تقدیر و اندازه گیرى می کند. به این معنا که زندگى ، مرگ ، رزق ، سعادت ، شقاوت و چیزهایى از این قبیل را از آن شب تا شب قدر سال آینده مشخص می سازد. شاهد بر این معنا را آیه سوره دخان دانسته اند که در وصف شب قدر می فرماید: انا انزلناه فی لیله المبارکه انا کنّا منذرین، فیها یفرق کل امر حکیم، امرا من عندنا انا کنا مرسلین رحمة من ربک،(۴۴دخان، ۲-۴)«ما قرآن را در شبی مبارک نازل کردیم، به راستی که ما هشدار دهنده بودیم، در آن هر کاری استوار فیصله می یابد. کاری است از جانب ما، ما فرستنده بودیم.» مرحوم علامه طباطبایی در ذیل آیه همین معنا را خواسته اند از تحلیل زبان آیه استخراج کنند و می نویسند چون فرق به معناى جدا سازى و مشخص کردن دو چیز از یکدیگر است، این همان تقدیر و اندازهگیرى است.
در حدیثی معتبر امام باقر(ع) در تفسیر این آیه می فرمایند: در این شب خیر و شر، طاعت و معصیت، مرگ و زندگی و روزی سال مسجل می شود. ولی در عین حال مشیت الهی نیز همچنان در کار است.
سؤالی که در اینجا مطرح می شود این است که اصولاً مقدر کردن امور سالانه به چه معناست؟ چرا سال به سال؟ مگر در علم ازلی خداوند مقدرات عالم نبوده است که احتیاج به انجام آن در شب های قدر است. آیا عملکرد انسان در این شبها نقش تعیین کننده دارد؟ در این صورت نقش اختیار انسان و عملکرد او در قبل و بعد از این شب، در زندگی او چگونه قابل توجیه است؟ آیا مقدرات الهی چنانچه قرآن کریم می فرماید از ابتدای خلقت بوده است:خلق کل شیء فقدره تقدیرا(۲۵فرقان،۲) وکان امر الله قدراً مقدورا(۳۳احزاب،۳۸) و کل شیء عنده بمقدار(۱۳رعد،۸) یا اینکه همانگونه که در حدیث شیخ صدوق در معانی الاخبار آمده است همه مقدرات تا روز قیامت در شب قدر انجام گرفته است. ان الله تعالی قدّر فیها ما هو کائن الی یوم القیامه[۴]یا به اخبار مربوط به شب قدر توجه کنیم که آن را هر ساله در شب قدر دانسته است. مگر اینکه گفته شود این سه مرتبه از تقدیر الهی است.
در هر صورت مرحوم علامه شعرانی در پاورقی تفسیر منهج الصادقین در ذیل آیه دوم سوره قدر می نویسد: «مقدرات مردم که علم خدا بدان تعلق گرفته است از ازل مبین بود، چون علم خدا ازلی است و آنچه خداوند به سبب دعا و اسباب دیگر محو و اثبات می کند در همه اوقات است و خداوند وعده اجابت را منحصر به شب قدر نساخته است. اینکه تقدیر مقدرات در شب قدر خواهد بود از مشکلاتی است که معنی آن بر ما معلوم نیست. مگر اینکه بگوییم دعا در این شب به اجابت نزدیک تر است.»
اهمیت شب قدر به چیست؟
به احتمال قوی اهمیت این شب به اهمیت حوادثی است که در آن اتفاق افتاده است و به تبع آن در آن اتفاق می افتد. مهمترین اهمیت ماه رمضان در این است که قرآن کریم، و حتی، (بنابر برخی روایات) دیگر کتب آسمانی، در یکی از شبهای آن نازل شده است.برکت این حادثه چنان وسیع است که تمام حیات بشر را تحت تاثیر خود قرار داده و ظرفیت آن را داشته است که انسان را از تیرگی و ظلمات به روشنی و نور رهنمون سازد. شب قدر باعث گردید تا تاریخ به صورتی دیگر صیرورت یابد و مقدرات عالم به گونه ای متفاوت رقم بخورد.
هیچ نعمت بشر به لحاظ اهمیت به پای نعمت قرآن که کلام خدا و ظهور حق در عالم ماست نمی رسد. این نعمت سند سعادت و رستگاری آدمیان است. شاید به شکرانه برکت نزول این متن در در این ماه مبارک بوده است که به مسلمانان گفته شده است تمام این ماه را عید بگیرند و در آن روزه بدارند و با قرآن انس گیرند. باشد که به تقوایی نائل شوند که در پرتو پاکی ناشی از آن، تمام سال خود را بیمه کنند.
سفارش به قدر شناسی از این شب کانونی سال، در دستورات دینی نیز در همین راستا قابل توجیه است. که هزار ماه که یک عمر طولانی است و تقریباً برابر حکومت خاندان اموی(۱۰۹۶ ماه) بر اریکه قدرت است با ارزش این شب که همراه قرآن است برابری نمی کند،قرآن کریم ظرفیت عمل آن شب را معادل ظرفیت عمل هزار ماه (۸۳ سال و اندی)دیگر، که در آن شب قدر نباشد، اعلام کرده است. عمل خیر در این شبها از عمل خیر هزار شب بدون قرآن، افزون است. درهای آسمان در این شب با فرود قرآن باز شد و در پرتو آن شیطان در آن شب به زنجیر شد و اعمال بندگان در آن قبول حق گشت.
چرا شب قدر مشخص نشده است؟
دسترسی به هر امر ارزشمند هزینه خود را دارد و هر چه چیزی ارزشمند تر باشد هزینه آن هم بیشتر است. چیزی که ارزش آن از هزار ماه بیشتر است نباید به راحتی در اختیار افراد قرار گیرد، چرا که باعث می شود تا ارزش آن کمتر شود. پس احتمالاً پنهان بودن این شب در شبهای ماه رمضان و عدم وضوح شب قدر برای گستردگی و افزایش عبادت بندگان و انس بیشتر آنان با خداوند بوده است.
در هر صورت معصومین شب قدر را مردد بین چند شب نقل کرده اند و پیامبر اکرم(ص) همه دهه آخر ماه مبارک رمضان را بیدار بودند و رختخواب خود را جمع می فرمودند و خانواده خود را بیدار نگاه می داشتند و به عبادت می پرداختند به خوبی روشن نیست که عدم تشخص شب قدر فقط مربوط به غیر معصومین است یا برای معصومین نیز از امور غیبی محسوب می شده که برای آنان آشکار نبوده است و اگر از پنهان بودن آن غرضی داشته اند این مقصد و فلسفه شامل حال معصومین نیز می شده است.
منبع:seraj24.ir
به گزارش سراج24 به نقل از پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، در سالروز ضربت خوردن مولای متقیان حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام، مراسم سوگواری و عزاداری آن امام همام، با حضور قشرهای مختلف مردم و رهبر معظم انقلاب اسلامی در حسینیه امامخمینی(ره) برگزار شد.
در این مراسم، بعد از اقامه نماز ظهر، شرکتکنندگان در عزای مولای متقیان حضرت علی علیه السلام به سوگواری پرداختند.
دو سخنرانی باارزش در مورد شب قدر از حاج آقا پناهیان شنیدم که به نظرم دیدگاه ما رو در مورد شبهای قدر کمی تصحیح می کنه
شاید کمی قدر شب های قدر رو بدونیم
شاید امسال از این فرصت بهتر از هزار ماه بتونیم به شکلی استفاده کنیم که اونقدر جلو بیفتیم اونقدر رشد کنیم که دیگه ظهور صاحبمون برسه
سخنرانی اول ( 1:00 و 7:1mk)
سخنرانی دوم ( 1:06 , 7:7mk )
مردی همسر و سه فرزندش را ترک کرد و در پی روزی خود و خانواده اش راهی سرزمینی دور شد... فرزندانش او را از صمیم قلب دوست داشتند و به او احترام می گذاشتند.
مدتی بعد ، پدر نامه ی اولش را به آن ها فرستاد.بچه ها آن را باز نکردند تا آنچه در آن بود بخوانند ، بلکه یکی یکی آن را در دست گرفته و بوسیدند و گفتند : این نامه از طرف عزیزترین کس ماست. سپس بدون این که پاکت را باز کنند ، آن را در کیسه ی مخملی قرار دادند ...
هر چند وقت یکبار نامه را از کیسه درآورده و غبار رویش را پاک کرده و دوباره در کیسه می گذاشتند... و با هر نامه ای که پدرشان می فرستاد همین کار را می کردند.
سال ها گذشت. پدر بازگشت، ولی به جز یکی از پسرانش کسی باقی نمانده بود،
از او پرسید : مادرت کجاست ؟
پسر گفت : سخت بیمار شد و چون پولی برای درمانش نداشتیم، حالش وخیم تر شد و مرد.
پدر گفت : چرا ؟ مگر نامه ی اولم را باز نکردید ؟ برایتان در پاکت نامه پول زیادی فرستاده بودم!
پسر گفت : نه !
پدر پرسید : برادرت کجاست ؟
پسر گفت : بعد از فوت مادر کسی نبود که با تجربه هایش او را نصیحت کند و راه درست را به او نشان دهد ، مرد گفت : خواهرت کجاست ؟
پسر گفت : با همان پسری که مدت ها خواستگارش بود ازدواج کرد الآن هم در زندگی با او اسیر ظلم و رنج است !
پدر با تأثر گفت : او هم نامه ی من را نخواند که در آن نوشته بودم این پسر آبرودار و خوش نامی نیست و دلایل منطقی ام را برایش توضیح داده بودم و اینکه من با این ازدواج مخالفم ؟
پسر گفت : نه ...!
الان به چی دارید فکر میکنید؟
به اینکه مقصر خود فرزندان بودند که بجای خواندن نامه ، اونو میبوسیدن و به چشم میمالیدند و با احترام در کیسه مخملی نگهداریش میکردند؟
به چیز درستی فکر میکنید ، پس حالا میتوانید ادامه ی صحبت های منو خوب درک کنید ...
به حال آن خانواده فکر کردم و این که چگونه به راحتی همه فرصتها را از دست داده بودند ، سپس چشمم به قرآن روی طاقچه افتاد که در قوطی مخملی زیبایی قرار داشت. وای بر من ...!
رفتار من با کلام الله مثل رفتار آن بچه ها با نامه های پدرشان است!
من هم قرآن را میبوسم
روی چشمم میگذارم
مورد احترام قرار میدهم
می بندم و در کتابخانه ام می گذارم و آن را نمی خوانم و از آنچه در اوست ، سودی نمی برم، در حالی که تمام آنچه که در آن در آن است روش زندگی من است...
از خدا طلب بخشش و عفو کردم و قرآن را برداشتم و تصمیم گرفتم که دیگر از او جدا نشوم.
دیگر از او جدا نشوم.
دیگر از او جدا نشوم.
برای بعضی ها نامش، آقای خامنه ای است
بعضی دیگر، مقام معظم رهبری، آیت الله خامنه ای، معظم له یا رهبر انقلاب خطابش می کنند.
برای برخی دیگر آقا سید علی آقای خامنه ای، حضرت آقا یا امام خامنه ای است.
کسانی هم هستند در آن سوی مرزها که سیدنا القائد صدایش می کنند.
برای من اما ... بگذریم!
این روزها که از فتنه ی شومِ شام تا کوچه پس کوچه های خون آلود منامه و کویته و بغداد بوی خون و جنون می آید.
این روزها که آرواره ی ماهواره های وهابی و مافیای رسانه ایِ بیت تکفیر و نفاق، دندان شبهه های شیطانی شان را در تن یقین بعضی از برادران مسلمانمان فرو می کنند.
این روزها که گزینه های روی میز 1+5 گرگ، دورنمای میراث احمدی روشن ها را در سایه ی تاریکی فرو برده است.
این روزها که تیتر تکراری خبرهای هر روز دنیا خونین شدن سنگفرش های فلان نقطه ی دنیا از خون شیعیان جهان است.
این روزها که حراج حجاب مانکن های متحرک در خیابان های شهرهایمان، مادران شهدا را شکنجه می دهد.
این روزها که ...
این روزها که هجوم گله ی کفتارهای شیطان، محاصره مان می کند، دلمان خوش می شود به دیدن چهره ی "مردی" که نائب حضرت عشق است.
مردی که کافیست فقط بگوید "غلطی از اسرائیل سر بزند تلآویو و حیفا را با خاک یکسان میکنیم" تا خواب را از چشم ژنرال های اسراییلی بگیرد.
مردی که تجلی سلیمانی اقتدارش، سردمداران معبد سلیمان را آشفته کرده است.
مردی که در این بیست و چند سال رهبری، کشتی انقلاب را به مدد خداوند، خمینی وار ناخدایی کرده است تا آنجا که دشمنانش صریح گفته اند " خامنه ای، خلف صالح خمینی است".
مردی که در روزهای آشفته ی غیبت، آرام دل جغرافیای شیعه است.
مردی که ... بگذریم!
برای بعضی ها نامش مقام معظم رهبری، آیت الله خامنه ای یا امام خامنه ای است.
من اما در روزگاری که نامردها، پشت میز ریاست جهان نشسته اند، او را با یک کلمه خطاب می کنم : مــــــَــــــرد...
افراطی ها! ساندیس خورها!رای بی کیفیتها! شهروند درجه دوم! دلواپس ها!بی سوادها! از جای خاص تغذیه شونده ها! بی شناسنامه ها!
اگر داعش حمله کرد...
مثل همیشه تاریخ، چشم امیدمان به شماست.
"طرح مقابله با دجال"
کمی آن طرفتر شیعیان عربستان هستند که وظعیت مشابه بلکه بدتری دارند. از زمانی که وهابیت در عربستان قدرت را در دست گرفت، اوضاع شیعیان عربستان روز به روز بدتر شد. تا جایی که بدون هیچ دلیلی حکام عربستان شیعیان کشورشان را دستگیر و با انواع شکنجهها آزار و اذیت می دهند.
سیاست حکام جهان تابعی از عملکرد رسانههای جهان موسوم به رسانههای جریان اصلی (Main stream) است که در حال شکلدهی افکار عمومی غالب مردم جهان هستند و علی رغم استراتژی واحد از تاکتیکی متفاوت استفاده میکنند. در مطلب پیش رو قصد اشاره تغییر تاکتیک چندین ساله این شبکه برای رسیدن به یک هدف خاص اشاره کنم. رسم معمول شبکه بیبیسی در مورد مبارزات مسلمانانی که تحت تأثیر انقلاب ایران هستند، سکوت بود تا مبادا با نشر اخبار آنها منجر به تقویت انقلاب اسلامی شود. اما چندی پیش در پی پخش مستند «الحراک السری» (قیام مخفی) که توسط «صفاء الاحمد» روزنامهنگار سعودی تهیه شده و به روایت اقدامات انقلابی شیعیان عربستان میپردازد چنین تصور شد که این رویکرد تغییر یافته است.در حالی که در این مستند علی رغم ژست ضد آلسعودی آن نکاتی نهفته است که ثابت میکند استراتژی بیبیسی دستخوش تغییر قرار نگرفته بلکه تاکتیکها عوض شدهاند.
اول: آنکه اختلافات را به علمای شیعه و سنی نسبت میدهد و نه اختلاف آلسعود با مردم و در مورد وهابیت که از سوی علمای شیعه و سنی متفقاً رد شده و زمام حکومت را به دست دارد کاملا سکوت میکند. گویی بنگاه خبرپراکنی انگلیس نقش مخرب وهابیها را بر وحدت شیعه و سنی در نظر نگرفته است. فرقهای که با کمکهای فکری و مالی اسرائیل، انگلیس، آمریکا فعالیتهایشان را ادامه میدهند و یکی از اهداف بزرگشان اختلاف بین شیعه و سنی است که در یک جبهه در حال مبارزه با تروریستهای داعشی است.
دوم: اینکه بیبیسی با فراری رو به جلو سعی کرده است که تا در بین مردم جهان خود را مدافع وحدت بین شیعه و سنی جلوه دهد و خود شیعیان و سنی مذهبها را باعث و بانی وقایع اخیر در سوریه و عراق بداند. درحالی که با تحقیقی ساده در اینترنت متوجه میشویم که یکی از حامیان اصلی گروههای تروریستی وهابی، انگلیس است. بیبیسی مخفف بنگاه سخن پراکنی بریتانیا است. حتی در نام خود وابستگیش به سیاستهای دولت و پادشاهی انگیس را ابراز میکند در سرتاسر این مستند به شدت خود را منتقد اختلاف به وجود آمده نشان میدهد. شیعیان و سنیها مقصر جلوه داده میشوند و خود را به عنوان یک مدافع حقوق مسلمانان نشان میدهد. از این منظر این شبکه بسیار دقیق عملکرده و توانسته ژست مسلمان دوستی را به نمایش بگذارد و تفرقه افکنان را به عربستان و ایران نسبت دهد و یک جدال قومی را بازنمایی کند اما در عین حال بسیار زیرکانه بدون هیچ اشارهای به رابطه آمریکا و اسرائیل با عربستان از کنار این نکته محوری با سکوت عبور می کند.
سوم: اگرچه سبک و سیاق حرفهای مستند سعی میکند به گونهای عمل نکند که مخاطب از آن حمایت از رژیم سعودی برداشت نماید اما در نگاهی دقیقتر همین که شروع درگیریهای مسلحانه را به شیعیان نسبت میدهد و در واقع با این اقدام خدمات خود را به این رژیم کامل کرده است. در ابتدای مستند شیعیان از نداشتن سلاح سخن میگویند و در آغاز تیراندازیها را به شیعیان منتسب میکند که خود ضمن دروغگو جلوه دادن شیعیان آنان را آغازگران اصلی خشونت معرفی میکند.
آنچه باعث شد عدهای گمان کنند پخش این مستند برخلاف رویه سالهای گذشته شبکه بیبیسی است هیاهوی رسانهای بود که آلسعود علیه بیبیسی ایجاد کردند و با مزدور ایران نامیدن این شبکه چنان وانمود کردند که این شبکه با نشر اخبار مبارزات شیعیان ضربه سنگینی علیه آنان ایجاد کرده است. در حالیکه اخبار این مبارزات پیشتر از طریق شبکههای اجتماعی و همچنین شبکههای تلویزیونی مستقل در اقصی نقاط جهان نشر پیدا کرده بود و از این منظر بیبیسی به فشار افکار عمومی نخبگان و برای از دست ندادن ژست آزادی اطلاعات خود اقدام به نشر یک سری اطلاعات سوخته کرده است تا سناریوی تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب را تکمیل کند. چرا که بیبیسی از نگاه منفی مسلمانان جهان به آلسعود علی الخصوص در میان طبقه متفکر و تأثیر گذار آن اطلاع دارد و خوب میداند که برای به کرسی نشاندن ادعاهایش باید فاصله نسبتاً زیادی با آلسعود خلق کند. هیاهوی آلسعود نیز همین کارکرد را دارد. هیاهویی که به همان اندازه مضحک است که ادعای صفاء الاحمد تهیه کننده مستند مبنی بر ساخت مخفیانه آن مسخره است.
منبع:seraj24.ir
سعید دهنوی، فعال فرهنگی استان گلستان در گفتگو با «سراج24» در خصوص مسأله سبک زندگی گفت: موضوع سبک زندگی دغدغه دیرین حضرت آقا بوده است و تاکیدات ایشان در جلسات درس تفاسیر قرآن ایشان متجلی شده است و شما می توانید کتاب آن را نیز ببینید. وی افزود: اوج و نمود جدید این دغدغه را ما در خراسان شمالی مشاهده کردیم.
این فعال فرهنگی اظهار داشت: اگر مستند سازیم، اگر فیلم می سازیم، اگر در کار اقتصاد هستیم، اگر در هیات فعالیت داریم و به طور کلی در هرجایی که هستیم کار خود را در حیطه سبک زندگی نقش و قالب دهیم و به فکر آن باشیم. مثلا موضوع طب سنتی را که امروز در اروپا و آمریکا نیز پررنگ تر نیز شده است ما در دست بگیریم.
وی ادامه داد: برای حوزه سبک زندگی سه منظر می توان لحاظ کرد، فرهنگ و اجتماع، فرهنگ و اقتصاد، فرهنگ و سیاست. و دغدغه های جدی و موضواعت اولویت دار را در ان پیگیری کنیم. مثلا موضوع زن و بحث جمعیت اولویت های بحث فرهنگ و اجتماع می تواند باشد مثلا برای یک نوجوان هفت تا چهارده ساله ما در زمینه استکبار ستیزی باید کار کنیم واین ذیل عنوان فرهنگ و سیاست تعریف می شود.
دهنوی در پایان خاطرنشان ساخت: هجمه شبکه های ماهواره ای و اینترنتی و اجتماعی بسیار است و قدر وقت و فرصت را باید بدانیم .
وی افزود: تغییر ذائقه ما طی سالیان دراز ایجاد شده و اصلاح آن نیز شاید سی سال زمان میبرد و یک شبه نمیتوان انتظار برآورده شدن و مقابله قطعی را داشت امروز ما نگرانی از طلاق و مسائل نوجوانان و رسانه های ضد فرهنگ داریم و جناح مومن انقلابی با برنامه ریزی در بلندمدت حول محور اساسی خانواده می تواند ایستادگی کند و حتی به فکر اصلاح غرب نیز باشیم.
وی ادامه داد: جریان اصلی را برای مردم باید ایجاد کرد و از ظرفیت های مردمی استفاده بسیار می توان کرد. این اتفاق این جریان عمومی را موثر تر و بیمه میکند و ما فعالان فرهنگی راهی جز این نداریم تا در این عرصه به یکدیگر کمک کنیم و جناح فرهنگی مومن انقلابی در این راستا سر و سامان پیدا کند.
منبع:seraj24.ir
به نظر میرسد برخی از مسئولین از ابزارهای فرهنگی در راستای اهداف سیاسی استفاده میکنند و دغدغههای سیاسی را در اولویت اصلی خود میگذارند.
سید محمد دهنوی، فعال فرهنگی استان گلستان در گفتوگو با خبرنگار «سراج24» درباره مطالبات اهالی فرهنگ از وزیر فرهنگ و ارشاد گفت: یه نظر میرسد این رویه وجود دارد که با پرداختن به حاشیهها ما را از متن بازدارند و متاسفانه رسانهها هم این موضوع را به طور جدی مطالبه نکردهاند.
وی افزود: دربرنامه وزیر در ابتدا نیز در زمینه امر به معروف و نهی از منکر و عفاف و حجاب برنامهای دیده نمیشد و در مباحث اندیشهای نیز محتوایی غنی و پربار نداشت.
دهنوی ادامه داد: دولت در زمینه یارانهها نظر مراجع و علما را جویا می شود چه طور در زمینه فرهنگی که این بزرگواران نظر صریح دارند این دغدغه ها را لحاظ نمی کند .
این فعال فرهنگی اظهار داشت: در زمینههای ماهواره، حجاب و عفاف، شبکه های اجتماعی و فضای مجازی اگر کاری نمی کنند نباید مانع باشند در حالی که دیده می شود به عکس به طور سطحی از این اقدامات به صورت تبلیغاتی و شعاری بهره برداری می کنند .
وی ادامه داد: به نظر میرسد برخی از مسئولین از ابزارهای فرهنگی در راستای اهداف سیاسی استفاده میکنند و دغدغههای سیاسی را در اولویت اصلی خود میگذارند.
منبع:seraj24.ir
این ماه برای تضرع به درگاه الهی مناسب است وشرایط این ماه فضا را برای کنار هم قرار گیری اصحاب حق فراهم می کند و پیش نیاز اولیه این ها همدلی و اخوت دینی است ما تا آن جا که می توانیم باید به تشکیلاتی و جبهه ای عمل کردن بپردازیم و حرف های همدیگر را بشنویم.
حجت الاسلام والمسلمین اصغریان فعال فرهنگی استان چهارمحال و بختیاری در گفتوگو با خبرنگار «سراج24» گفت :ما از یک طرف با هجمه سنگین دشمن روبرو هستیم و کارفرهنگی در شرایط موجود، سخت و زمان بر است وجز با توکل به حضرت پروردگار، توسل به حضرات معصومین (علیهم السلام) و تهذیب نفس به ثمر نمی نشیند.
وی افزود: این ماه برای تضرع به درگاه الهی مناسب است وشرایط این ماه فضا را برای کنار هم قرار گیری اصحاب حق فراهم می کند و پیش نیاز اولیه این ها همدلی و اخوت دینی است ما تا آن جا که می توانیم باید به تشکیلاتی و جبهه ای عمل کردن بپردازیم و حرف های همدیگر را بشنویم.
وی درباره نقد درونی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی گفت: خیلی ها موقعیت جنگ نرم را نمی دانند و اینکه دشمن تا اتاق خواب ما نفوذ کرده است.و برخی هم سنگ اندازی می کنند.عمق نگاه تخصصی در این خیل عظیم آن چنان که باید نیست و در بسیاری از فعالیت ها پوسته ای کار کردن و ظاهر گرایی دیده می شود.
منبع: : seraj24.ir